چرا ایران در ائتلاف ضد داعش حضور ندارد(یادداشت-تحولات منطقه غرب آسیا )
عزم آمریکا برای از بین بردن تروریست ها، آن هم بدون همراه کردن ایران، بی نتیجه بودن این ائتلاف را به خوبی نشان می دهد. غرب پس از مدتها که منطقه خاورمیانه در نتیجه اقدامات داعش دچار بحران شده است، هم اینک خواستار برخورد بین المللی با این مسئله می باشد. نکته قابل توجه، نادیده گرفتن وظیفه اصلی سازمان ملل در تامین صلح جهانی از سوی غرب می باشد. هر چند بی توجهی غرب به کارکردهای سازمان ملل تازگی ندارد، اما این امر نشان می دهد که آنها نیز به نقش اصلی این سازمان در تامین صلح جهانی، کاملا بی اعتماد می باشند.
از سوی دیگر، عدم حضور جمهوری اسلامی در این ائتلاف نشان دهنده آن است که این ائتلاف بیش از آنکه هدفش از بین بردن تروریست ها باشد، اهداف سیاسی دیگری را مدنظر دارد. با توجه به روشنگری مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مبنی بر درخواست آمریکایی ها از جمهوری اسلامی جهت همکاری برای مبارزه با داعش، عدم همراهی ایران با غرب در این موضوع، به الزامات و بایسته ها فکری و عملی ایران در عرصه بین المللی باز می گردد. به نظر می رسد آمریکایی ها از همان ابتدا تمایلی برای به وجود آوردن ائتلاف بین المللی برای برخورد با داعش نداشتند.
آنها خواستار همکاری دو جانبه و البته بدون آنکه رسانه ای شود، با ایران بودند. در واقع تمایل داشتند با همکاری دو جانبه با ایران، داعش را از میان بردارند. درخواست جان کری از دکتر ظریف نیز در همین راستا بوده است. اما پس از آنکه موفق به همراهی ایران با این مسئله نشدند، این ائتلاف را شکل دادند. اما چرا بدون حضور ایران؟ به نظر می رسد در صورت دعوت از ایران در این ائتلاف، تبعات سیاسی بسیاری برای آنها وجود داشت که به صورت موردی به آنها اشاره می کنیم:
1- حضور جمهوری اسلامی در این ائتلاف، به معنی پذیرش قدرت ایران و تاثیرگذاری این کشور در معادلات منطقه می باشد. غرب همواره تلاش کرده تا نقش ایران را در معادلات منطقه نادیده بگیرد. هر چند آنها به خوبی به قدرت ایران واقف می باشند، اما شدیدا از رسانه ای شدن این مسئله پرهیز می نمایند. چرا که به نوعی اعتراف به قدرت مهمترین مخالف خود در منطقه می باشد.
ایران همواره تاکید دارد که غرب در ایجاد و ساماندهی تروریسم در منطقه نقش اساسی را داشته است. بنابراین در ائتلافاتی که از سوی غرب در این خصوص باشد، شرکت نمی کند.
2- آمریکایی سالیان سال است که ادعا می کند ایران حامی تروریسم می باشد. در صورت ورود ایران به این ائتلاف، آنها باید در برابر افکار عمومی پاسخگو باشند که بالاخره ایران حامی تروریسم است یا مخالف تروریسم.
3- جمهوری خواهان کنگره آمریکا، انتقادات زیادی نسبت به عملکرد اوباما در رابطه با منطقه خاورمیانه و به خصوص جمهوری اسلامی ایران دارند. آنها معتقدند آمریکا برای حفظ سلطه خود در جهان، می بایست قبل از آنکه تهدیدی در جهان شکل گیرد؛ با آن مقابله کند. به همین خاطر اوباما را متهم به مماشات در خصوص بحران سوریه و حتی پرونده هسته ای ایران می نمایند. از آنجا که جمهوری اسلامی ایران تهدیدی عملی برای حفظ سلطه آمریکا در جهان محسوب می گردد، هر گونه همکاری غرب با ایران را رد می کنند. از این رو ورود ایران به این ائتلاف می توانست با واکنش کنگره همراه باشد.
اما جدای از این مسئله، جمهوری اسلامی ایران نیز در جهت سیاست های منطقه ای و بین المللی اش با الزاماتی روبرو می باشد که امکان ورود به این ائتلاف را ندارد:
1- ورود ایران به این ائتلاف، به معنی پذیرش رهبری آمریکا در این ائتلاف است. ایران همواره تاکید دارد که غرب در ایجاد و ساماندهی تروریسم در منطقه نقش اساسی را داشته است. بنابراین در ائتلافاتی که از سوی غرب در این خصوص باشد، شرکت نمی کند.
2- جمهوری اسلامی همواره بر این اصل تاکید دارد که کشورهای منطقه بدون دخالت قدرتهای خارجی باید مشکلات خود را حل نمایند. رویکرد ایران در مسئله افغانستان، عراق و سوریه مبتنی بر این مطلب می باشد. همکاری ایران با این ائتلاف ناقص این اصل است.
جمهوری اسلامی همواره بر این اصل تاکید دارد که کشورهای منطقه بدون دخالت قدرتهای خارجی باید مشکلات خود را حل نمایند. رویکرد ایران در مسئله افغانستان، عراق و سوریه مبتنی بر این مطلب می باشد. همکاری ایران با این ائتلاف ناقص این اصل است.
3- جمهوری اسلامی معتقد است که آمریکایی ها تروریست را به بد و خوب تقسیم می کنند و عزم جدی برای از بین بردن مسئله تروریست ندارند. تروریسم خوب آن دسته از گروههایی می باشند که در جهت منافع غرب حرکت می کنند، مانند سازمان منافقین و یا طالبان در زمان مبارزه با شوروی و همین طور داعش در زمان مبارزه با بشار اسد.
4- جمهوری اسلامی ایران نسبت به تشکیل این ائتلاف بدبین می باشد و معتقد است هدف آمریکا مبارزه با تروریسم نمی باشد، بلکه هدف آنها حضور نظامی در منطقه است.
هر چند جمهوری اسلامی ایران به دلیل هم مرز بودن با عراق و نفوذ بسیار در میان مردم این کشور و سیاستمداران آن، می تواند نقش راهبردی در این ائتلاف داشته باشد، اما به دلیل مطالب بیان شده امکان همکاری ایران در این زمینه وجود ندارد.
ضرورت اجماع بین المللی برای برخورد با سرطان تکفیری داعش / ویروس تکفیر همه را تهدید می کند(یادداشت-تحولات منطقه غرب آسیا )
چهار سال پیش زمانی که کشورهای عربی و غربی با هدف تضعیف جریان مقاومت درمنطقه و متوقف کردن وانحراف جریان بیداری اسلامی تصمیم گفتند که در خرمن شام هم آتشی بر افروزند هرگز تصور نمی کردند که شعله های این آتش در مدتی نه چندان بلند به کنگره آمریکا هم برسد، زمانی که سیاسیون و رسانه های غربی با چشمان خود می دیدند که تروریست وارداتی شان به سوریه ،جگر سرباز سوری را به دندان می کشد وساکت نشستند، هرگز تصور نمی کردند که روزی فرا برسد که یک تبعه انگلیسی که تحت تاثیر تبلیغات تکفیری ها قرارگرفته به سوریه برود و درمقابل چشمان همه دنیا سر از بدن خبرنگار آمریکایی جدا کند !.
وقتی کشورهای عربی با افتخار درهای کاخ خود را بر روی تروریستها گشودند و آنها را دربهترین هتلهای خود جای دادند و تمام ظرفیتهای اطلاعاتی و امنیتی، مالی، لجستیک و رسانه ای خود را برای کمک به تروریستها در سوریه و عراق قرار دادند، هرگز تصور نمی کردند که روزی داعش، در نقشه خود سرزمین نجد و فراعنه و حتی بخشی از اروپا را بگنجاند و در گستره خلافت خود بداند و 5 کشور عرب را سراسیمه در جده گرده هام آورد تا خواستار پایان دادن به موضوع تروریسم شوند و به دلیل اقدامات خود طی چند سال گذشته روی بازگشت به سوریه را در خود نمی بینند که البته مجبور خواهند شد در آینده این کار را انجام دهند!
زمانی که تک تک اماکن مقدس شیعی در سوریه و عراق مورد هجوم تروریستها قرارگرفتند و تخریب شدند و اصحاب رسول الله(ص) در سوریه نبش قبر می شدند، پاپ و واتیکان هرگز تصور نمی کردند که مراکز مقدس مسیحیان در عراق و سوریه نیز بعد از مدتی به دست این تروریستها تخریب شوند و دهها هزار مسیحی آواره شوند. اما اکنون با چشمان خود همه این موارد را می بینند. اگر نگوییم که همه آنها درجنایاتی که رخ می دهد شریک هستند، حداقل می توانیم بگوییم که درتشخیص بیماری دچار مشکل شدند. تروریسم مانند «بیماری هدر رفتن عضله ها(wasting syndrome) است که ابتدا درمان آسان به نظر می رسد اما تشخیص آن سخت است اما بعد از مدتی که تشخیص داده شد، درمان آن بسیار مشکل است.
جامعه بین المللی درتشخیص تروریسم منطقه که اکنون همه منطقه وحتی امنیت بین الملل را تهدید می کند ناتوان بودند و اکنون در چگونگی درمان آن درمانده اند، ویروس تکفیر و تروریسم اکنون از نیجریه در آفریقا تا اندونزی در آسیا و کل خاورمیانه را فراگرفته است و این اشتباهی است که غرب و برخی کشورهای عربی منطقه و ترکیه در جذب و هدایت تروریستها به سوریه و عراق مرتکب شدند تا اهداف سیاسی خود را دنبال کنند. خشونت وافراط گری که درمدارس وهابیت تدریس شده است و هزاران جوان نا آگاه را راهی سوریه و عراق کرده است، اکنون در مرحله ای است که مربیان خود را در سعودی تهدید می کند وملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی و جریان مذهبی کشور را وادار کرده است درقبال این روند موضع بگیرند وتروریسم داعش را تهدیدی برای امنیت خود تلقی کنند. ریاض و برخی کشورهای منطقه به دنبال استفاده از ابزار تکفیر و تروریسم برای تغییر موازنه قوا در منطقه بودند اما اکنون تروریسم در حال «تحلیل وتضعیف» قوای آنهاست زیرا اکنون ریاض مجبور شده است دهها هزار نیروی خود را در مرزهای خود با عراق مستقر کند و همین وضعیت برای اردن و سایر کشورهای منطقه هم وجود دارد.
جمهوری اسلامی ایران ومسئولان عالی کشور طی چند سال گذشته بارها وبارها به صورت علنی و خصوصی به مقامات کشورها یادآور شده بودند که این «بچه مار» که شما در آستین خود تربیت می کنید خود شما را نیز نیش خواهد زد اما به این تذکرات توجهی نشد و اکنون افعی تروریسم و تکفیر همه منطقه وحتی جهان را تهدید می کند و آمریکا صراحتا اعلام کرده است که خطر داعش از القاعده هم خطرناکتر است.
اکنون جامعه بین الملل و مسئولان منطقه ای باید به یک اجماع کلی برای برخورد با این پدیده شوم برسند و با همکاری هم مانع از گسترش این سرطان خطرناک بشوند واگر اکنون در این زمینه اقدام نشود فردا بسیار دیر خواهد بود.
دوپادشه در یک اقلیم نگنجد(یادداشت-تحولات منطقه غرب آسیا )
چند سال پيش برخي مراکز مطالعاتي غرب (و حتي گفته شد پنتاگون) روي طرح تجزيه کشورهاي منطقه کار کردند ونقشه جديدي براي خاورميانه مطرح نمودند. اين طرح، جمهوري اسلامي ايران را به يک منطقه مرکزي، منطقه کردنشين، منطقه شيعه نشين، منطقه بلوچ نشين، تقسيم کرده بود. عراق هم به شمال، جنوب، مرکز؛ حوزه نفت خيزوکشورهای عرب حاشیه خليج فارس را به همين ترتيب ، بخش شرقي عربستان سعودي، بحرين و يک بخشي از اين کشورها را جدا کرده بودند. اين طرح در رسانه ها فاش شد و سر و صدايي برپا کرد، اما بعد مقامات پنتاگون گفتند که ما به دنبال تجزيه نيستيم ولي واقعيت اين بود که سياست تضعيف حکومت هاي مرکزي و تجزيه کشورها، همان سياستي بود که چند دهه قبل انگلستان دنبال کرده بود و اکنون آمريکائي ها در راستاي طرح خاورميانه بزرگ به دنبال پياده کردن آن سياست در منطقه بودند.
در اين ميان ،پتانسيل کردها براي کسب خودمختاري و تشکيل کشور کردي ،يکي از ابزارهاي مهم اين سياست قرار گرفت. کردها مي گويند: «ما ملت داريم، سرزمين داريم، حاکميت هم بايد داشته باشيم» .اما برخی رهبران کرد معتقد به اين ايده ادعايشان خيلي بالا است و «کردستان بزرگ» را مطرح مي کنند که شامل بخشي از شوروي سابق، ترکيه ،سوريه و جمهوري اسلامي ايران نيز مي شود .براساس اين توهم ،بسياري از شهرهاي غربي ايران حتي مثلاً شهرستان «قروه» ، آذربايجان غربي وشرقي که آذري نشين هستند وحتي بخشي از همدان هم شامل این نقشه هستند!. بديهي است که کردهاي افراطي در مسير تحقق چنين ايده اي با حکومت هاي مرکزي ترکيه، عراق، سوريه و جمهوري اسلامي ايران مشکل داشته باشند.
متن کامل مقاله در مجله مطالعات سیاسی شماره 3 صفحه 34(اینجا کلیک فرمایید)
طوفان یمن ،ریاض را درهم خواهد پیچید(یادداشت-تحولات منطقه غرب آسیا )
- اگرچه ملک سلمان که دچار بیماری آلزایمر است ،ممکن است تاریخ درگیریهای کشورش با حوثیها را فراموش کرده باشد،اما مردم به خوبی می دانند که ارتش سعودی درشش جنگی که تاکنون سعودیها با حوثیها داشته اند شکست خورده اند.
- عربستان سعودی وکشورهای عربی سالیانه میلیاردها دلار سلاح و تجهیزات نظامی و جنگنده های نو از غرب خریداری می کنند که هیچگاه مورد استفاده قرار نگرفته است و علیرغم گذشت 60سال از اشغال فلسطین ، اعراب درقبال جنایات صهیونیستها درغزه و فلسطین سکوت کردند و خبری از حضور این جنگنده ها نبود اما اکنون گفته شده که دراین عملیات مشترک دهها فروند هواپیمای جنگنده کشورهای عربی مشارکت داشته اند، این جنگنده ها در زمان حمله اسرائیل به غزه کجا بودند؟
- این جنگنده ها وائتلاف عربی زمانی که تروریستهای داعش به عراق حمله کردند وصدها وهزاران انسان بیگناه را به شهادت رساندند کجا بودند؟
- سفیر سعودی در آمریکا با افتخار اعلام کرده که این شبیخون شبانه با مساعدت و حمایت آمریکاییها صورت گرفته است. سعودی باید بداند که آنچه برای آمریکا مهم است منافع است و همانطور که حسنی مبارک را رها کرد ،ارزشی به ملوک عرب نخواهد کرد
عربستان سعودي يا آمريكا كدام يك دروغ مي گويند؟(یادداشت-تحولات منطقه غرب آسیا )
1- رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا اخيرا سفري به منطقه خليج فارس داشت و با ملك عبدالله پادشاه عربستان سعودي و امير سلطان وليعهد ملاقاتهاي محرمانه اي داشت و البته مفاد اين جلسات منتشر نشد اما روزنامه معروف نيويورك تايمز كه معمولا ديدگاههاي وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون ) را بيان مي كند در مطلبي كه در تاريخ10 مارس 2010 به قلم اليزابت باميلر منتشر كرد اعلام نمود كه رابرت گيتس در جريان اين سفر به مقامات سعودي قول داده است كه سيستم دفاعي رياض را در مقابل تهديدات ايران ارتقاء دهد و از طرف ديگر انتظار دارد كه رياض هم از اعمال تحريمها عليه جمهوري اسلامي ايران حمايت نمايد.گيتس همچنين درجريان ملاقات با امير سلطان بن عبدالعزيز وليعهد و وزير دفاع سعودي گفت كه كشورش از همه كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس در مقابل ايران حمايت مي كند!
سايت وزارت دفاع آمريكا نيز با انتشار بخشي از اظهارات گيتس در ابوظبي ورياض به نقل از گيتس چنين نوشت: همه كشورهاي منطقه نگران ايران هستند، و ما با مقامات اين كشورها در خصوص مكانيزم تحميل تحريمهاي جديد براي تحت فشار گذاشتن دولت ايران صحبت كرديم همچنين از اين كشورها خواستيم كه با ارائه برخي مشوقهاي لازم به چين اين كشور را نيز درخصوص اعمال تحريم عليه ايران ترغيب نموده و در كنار آمريكا قرار دهند، رهبران دو كشور امارات وعربستان سعودي نيز علاقه مندي خود را در اين خصوص اعلام نمودند بويژه تحريمهايي كه مستقيما سپاه پاسداران يا رهبري جمهوري اسلامي ايران را تحت فشار قرار دهد.و ملك عبد الله از اين مساله كه ما اكنون از مرحله حرف گذشته ايم وبايد اقدام عملي در مقابل ايران انجام شود حمايت كرد.
2- رسانه هاي سعودي به نقل از يك مقام ناشناس!! اين كشور فقط در يك جمله و بدون هيچ توضيح ديگري نوشتند: "اين موضوع درست نيست ودرجريان سفر گيتس به سعودي مورد بحث قرار نگرفته است. "
3- با اين شرايط يك سوال ساده پيش مي آيد : آيا عربستان سعودي وامارات به عنوان يك كشور مسلمان از وحدت با آمريكا وغرب و اعمال فشار به جمهوري اسلامي ايران و ارائه رشوه به چين براي در كنار آمريكا قرار گرفتن حمايت مي كنند يا نه؟اگر پاسخ منفي است كه مقامات رياض وامارات بايد بيش از پيش به اين ديدگاه جمهوري اسلامي ايران كه آمريكا واسرائيل عليه مسلمانان فتنه مي كنند و بدنبال بد بين كردن كشورهاي همسايه به يكديگر هستند پي ببرند و ادعاهاي گيتس را مستندا رد كنند و مشروح اظهارات طرفين را در معرض قضاوت همه بگذارند تا مسلمانان بدانند كه ملوك عرب در كنار دشمنان دوستي ووحدت مسلمانان نيستند . و اگر نه و موضوع همانگونه است كه وزارت دفاع آمريكا مي گويد ، در آن صورت جسارت آن را داشته باشند كه اگر به اين موضع گيري خود در دشمني و پيوستن به جبهه ضد ايراني دليل قانع كننده اي دارند با صراحت اعلام كنند .چراكه اين تكذيبيه به هيچ عنوان قانع كننده نيست.
4- امرا وحكام كشورهاي اسلامي بايد به اين حقيقت بزرگ توجه كنند كه مواضع ديروز ،امروز وآينده آنان در تاريخ وحافظه ملتها ثبت شده وخواهد شد و مسلمانان در آينده در اين خصوص قضاوت خواهند كرد. جمهوري اسلامي ايران بارها وبارها تاكيد نموده كه توان دفاعي،نظامي وامنيتي اش صرفا حالت بازدارندگي دارد ودر خدمت مصالح همه كشورهاي اسلامي است و آن را در عمل ثابت كرده است و مردم مسلمان منطقه هم بخوبي آن را حس كرده اند بنابر اين" وحدت با شيطان" جز آبرو ريزي براي كساني كه در مقابل خون هاي ريخته شده مسلمانان لبنان ، غزه ، عراق، افغانستان و... سكوت اختيار كرده و با اسرائيل و آمريكا از در دوستي وارد مي شوند نخواهد داشت والبته جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر قدرت لايزال الهي ، رهبري آگاه و انديشمند و مردم هميشه درصحنه و توان نظامي و دفاعي خود به عنوان يك ابرقدرت منطقه اي و فرا منطقه اي توان مقابله با توطئه ها وتهديدات توخالي دشمنان را دارد و دست هر كسي را كه با هدف تعرض به سمت منافعش دراز شود قطع خواهد كرد.