مصاحبه با شبکه خبری نشاط شهر بهار(مصاحبه - رسانه های مکتوب )
برنامه شما برای مدیریت آب و کشاورزی منطقه چیست؟
به نظر بنده در حال حاضر کشاورزی در این منطقه نابود شده است. متاسفانه به دلیل مدیریت ضعیف همچون عدم وجود مطالعات زیر ساختی مناسب، استفاده از طرح های ناپخته (همچون تاسیس نیروگاه شهید مفتح)، عدم راهنمایی کشاورزان در جهت کشت محصولات کم آب بَر (به جای هنودانه و سیب زمینی) و در کنار آن کاهش بارندگی، آب منطقه به شدت تحلیل رفته است. متاسفانه مدیران منطقه با وجود مشاهده افت سالانه آب های زیرزمینی، عملکرد موثری انجام ندادند. روستای خالد وردی دارای منابع آب زیرزمینی خوبی دارد که متاسفانه چاه هایی در این منطقه حفر شده است و آب آن منطقه به همدان انتقال می یابد، در حالی که منطقه کبودرآهنگ نیاز به این آب دارند و بنده به عنوان فرزند منطقه کبودرآهنگ با این موضوع مخالف هستم.
من اعتقاد دارم که ابتدا بایستی مطالعات زیرساختی همچون: 1) مطالعه در مورد محصولات کم آب بَر که در این مناطق امکان کشت دارند 2) مطالعه در مورد مناطقی که دارای آب های زیرزمینی هستند 3) مطالعات در مورد پیش بینی بارش در این مناطق، انجام شود و بر اساس آن در مورد مدیریت آب تصمیم گیری نمود و در این مسیر کشاورزان را راهنمایی و مجاب نمود.
آینده اقتصاد شهر بهار را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه در این منطقه مراکز تولید کننده پول که بتواند گردش مالی ایجاد کند، دچار نقصان شده است، در نتیجه، گردش مالی (turn over) مناطق بهار و کبودرآهنگ به شدت افت کرده است. دلیل اصلی این افت گردش مالی این است که منابع یا مراکز تولید کننده پول در این منطقه که عملاً از طریق تولید محصول کشاورزی است، به شدت کاهش یافته است ؛ که بر اثر آن زنجیره ای از فعالیت های شغلی مرتبط به این پیشه که در آن پول به چرخش می یابد، به شدت کم شده است. متاسفانه این شرایط موجب ورشکستگی و یا کاهش سرمایه بسیاری از کشاورزان و شغل های مرتبط با این پیشه شده است که نتیجه آن بروز بحران های اجتماعی و خانوادگی است.
آیا این منطقه ظرفیت جذب گردشگر دارد؟
هزینه هر گردشگر که 3 الی 4 روز که به یک منطقه مسافرت می کند، در مقیاس بین المللی ، 2000 دلار است. بنابراین می تواند، 2000 دلار تولید پول نماید. متاسفانه مدیریت استان همدان و این مناطق در کسب پول از گردشکر بسیار ضعیف است. به چند مورد اشاره می کنم: 1) در مسیر همدان علیصدر، هیچ ایستگاه تفریحی، دیدنی و یا مکانی برای اقامت موقت وجود ندارد؛ تا بتوان رضایت گردش گر را جذب کرد و درآمدی را اخذ نمود. 2) در منطقه کبودرآهنگ در چند دهه گذشته؛ آزمایشگاهی به نام پورفسور بالتازار تاسیس شده است. همین آزمایشگاه نوه پورفسور را از پاریس به این منطقه کشانیده است. با این حال، وی اظهار داشته که من تغییری در این آزمایشگاه از آن زمان تاکنون ندیدم. می توانستیم از این ظرفیت بیشتر استفاده کنیم. 3) در منطقه شیرین سو، منطقه دیدنی طبیعی (تالاب) وجود دارد که متاسفانه با دید جذب گردشگر به آن تالاب نگاه نشده است و آب این تالاب در حال برداشت شدن است. 4) منطقه بهار و صالح آباد گذرگاه کربلا است. از این حیث، ظرفیتی این دارد که یک ایستگاه اقامتی، هتل و ... در مسیر احداث شود تا مسافرینی که در حال عبور از این جاده هستند، توقف نمایند و در مکان مناسب و دیدنی استراحت نمایند تا از این طریق درآمدزایی شود. 5) مسیر همدان به زنجان بسیار نامناسب است، هر گردشگری که یک بار از این مسیر گذر کند، دیگر حاضر نخواهد شد، مجدداً وارد این مسیر شود. در حالی که می شد، استفاده بهتری از این مسیر نمود.
نظر شما در مورد بنای منطقه آزاد تجاری در منطقه بهار چیست؟
منطقه کردستان عراق، خودمختار شده است. کردستان، کرمانشاه و اصفهان از این ظرفیت استفاده نمودند. در حالی که همدان و این منطقه هیچ استفاده ای از این ظرفیت نکردند. ما می توانستیم، با عراق مبادلات تجاری خوبی داشته باشیم. ما می توانیم نقطه ارتباطی خوبی با عراق برای تزانزیت داشته باشیم. بدین صورت که می توان در این منطقه انبارهای وسیعی را تاسیس کرد تا بتوان محصولات مختلفی (که باید مطالعه شود) را از مناطق مختلف کشور به این منطقه و سپس از این منطقه به آن سوی مرز صادر نمود. به عنوان مثال؛ در کشور عراق در حال حاضر ساخت و ساز مسکونی زیاد است، بر همین اساس می توان مصالح ساختمانی را برای این کشور تامین کرد.
نظر شما در مورد صنعتی شدن منطقه بهار چیست؟
متاسفانه؛ نگاه منطقه ما به اقتصاد روزمره است و نه استراتژیک. استان های اراک، اصفهان، شیراز و تبریز با نگاه به آینده به ترتیب کارخانه فولاد، کارخانه خودروسازی، کارخانه صا ایران و کارخانه تراکتور سازی را تاسیس کرده اند و اقتصاد استان را تقویت کرده اند. یک مثال ساده؛ یک فرد از نعمت آفتاب صرفاً آفتاب گیری می کند و فرد دیگری از طریق سلول های خورشیدی برق تولید می کند.
در مناطق بهار و کبودرآهنگ چندین شهرک صنعتی وجود دارد که عملاً در آن ها کاری صورت نمی گیرد. شهرک صنعتی صالح آباد، در حال حاضر فعالیتی ندارد. شهرک صنعتی بهاران فعالیت محدود دارد. در کبودرآهنگ نیز دو شهرک صنعتی وجود دارد که تنها تابلو خوب دارند.
صنایع تبدیلی مرتبط با کشاورزی همانند کارخانه چیپس برای این منطقه اهمیت زیادی دارد که متاسفانه از این ظرفیت استفاده نشده است. صنایع تبدیلی، علاوه بر به کارگیری نیروی کار، ارزش افزوده ای فراتر از قیمت محصول حاصل می کند. بایستی از این ظرفیت استفاده شود.
در مناطق بهار و کبودرآهنگ معادن سیلیس وجود دارد که می توان از آن شیشه و فیبرنوری تولید نمود. می توان از این ظرفیت بیشتر استفاده نمود. اگرچه، یکی از معایب اصلی استخراج از این معادن تولید گردخاک است و همین موجب نارضایتی مردم اطراف معدن می شود، با این حال، اگر کارخانجات مرتبط با سیلیس (همچون کارخانه شیشه)، نزدیک این معادن احداث می شد و برخی از اهالی آن منطقه در آن کارخانه مشغول می شدند، این وضعیت نامطلوب قابل تحمل بود.
بنده اعتقاد دارم، می توان طرح های مرتبط با صنعت که یا هنوز شروع نشده و یا فعالیت محدود دارند، را توسعه و شتاب بخشید تا به این ترتیب صنعت در این مناطق رشد کند. اعتقاد دارم؛ از طریق رایزنی نماینده مجلس در اقناع مجلس و دولت، می توان وام هایی را از صندوق توسعه ملی اخذ نمود تا قدمی را برای عملیاتی شدن صنعتی شدن این منطقه برداشت.
الحاق شهر بهار به همدان چه سودی برای شهرستان دارد؟
از نظر بنده؛ ملحق شدن بهار به همدان احتمالاً تبعات سیاسی و امنیتی دارد و از نظر من سودی برای منطقه بهار ندارد. از نظر من زمانی که جز به کل وصل می شود، تا مدت ها کل نفع می برد.
از نظر شما، مهترین مسائل این منطقه چیست؟
- 1)فقدان گردش مالی 2) فقدان صنعت 3) از بین رفتن تولید 4) از دست رفتن اعتماد به برخی از مسئولین 5) وجود یاس در مردم
سخن آزاد: بنده سه خط قرمز در تبلیغات نمایندگی خود دارم: 1) دروغ نمی گویم، 2) وعده نمی دهم ولی تعهد می دهم که وظیفه خود را درست انجام دهم، 3) به منظور نیل به هدف از هر وسیله استفاده نمی کنم.
منصور هادی به دنبال جنگ داخلی در یمن است(مصاحبه - رسانه های مکتوب )
کی از اهداف استقرار منصور هادی در عدن، تشکیل گروه های مسلح مشابه «ارتش آزاد سوریه» در یمن است تا با ایجاد درگیری های نظامی، توان نظامی این جنبش را کاهش دهند تا در صحنه سیاسی امتیاز بیشتری کسب نمایند.
کورنگ: هر اندازه که انقلابیون یمن با تلاش های انصار الله (حوثی ها) سعی در ایجاد آرامش سیاسی در این کشور و جلوگیری از توطئه تجزیه این کشور دارند، عربستان و آمریکا و به دنبال آن ها برخی دولت های غربی سعی در تداوم بحران در این کشور و حتی پیش بردن آن به سوی جنگ داخلی دارند. در آخرین تحولات منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی یمن به جنوب این کشور فرار کرد تا اوضاع به نفع طرح های ریاض- واشنگتن پیچیده تر شود.
توسلی، کارشناس ارشد مسائل منطقه ای در گفتگو با خبرنگار گروه بین الملل بصیرت نتایج این اقدام منصور هادی و سناریوهای پیش روی یمن را تشریح کرده اند که در ذیل می آید:
بصیرت: هدف منصورهادی از رفتن به عدن چیست؟
توسلی: واقعیت این است که منصور هادی را از صنعا به عدن بردند نه اینکه خود رفته باشد! منصور هادی در حال حاضر صرفا ابزاری در دست سعودی ها و آمریکا برای اجرای سیاست های ریاض-واشنگتن است، نه استعفای او با اراده شخصی بود نه برگشت مجددش و بازپس گیری استعفا و نه تبدیل شدن به یک معارض ضد انقلاب در مقابل اراده مردم.
ظهور قدرت مردمی جدید در یمن که در انصار الله متجلی شده است، برخی از کشورهای منطقه ای و خصوصا عربستان سعودی را به شدت نگران کرده است. مدیریت سیاسی و امنیتی انصارالله که فاقد تجربه سیاسی قبلی هستند و صرفا سابقه مبارزاتی دارند، به قدری دقیق و هوشمندانه بود که دوست و دشمن را به تعجب وا داشته است. در صورت استمرار این وضعیت،انصارالله نه تنها به یک نیروی بازدارنده در مقابل تکفیری ها و القاعده تبدیل می شود، بلکه نمونه دیگری از «اسلام سیاسی» را به نمایش می گذارد؛ چیزی که تاکنون سایر جریان های اسلامی در صحنه عربی قادر به انجام آن نبوده اند.
بنابراین مثلث ریاض،القاعده و واشنگتن منافع مشترکی در این خصوص دارند و «همگرایی راهبردی» بین آنها حاصل شده است. ضد انقلاب داخلی نیز که شامل مهره های حکومت سابق و برخی از مفسدان اقتصادی و جریان های وابسته هستند، بستر لازم برای فعالیت منصور هادی را فراهم می کنند. با توجه به قدرت و تسلط انصارالله بر صنعا، عملا منصور هادی و ضد انقلابیون توان مقابله با حوثی ها در این شهر را ندارند، لذا در تلاش هستند با تشکیل ساختار موازی در عدن، ضمن تضعیف روند سیاسی موجود در یمن که مبتنی بر ارده سیاسی مردم است، با استفاده از ظرفیت حمایت برخی اعضای دائم شورای امنیت، به ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه، برای منصور هادی مشروعیت بسازند و با ایجاد بحران های داخلی و تحریک مردم به تظاهرات و.. از انصارالله سلب مشروعیت نمایند. نباید فراموش کرد که یمن حداقل دارای چهار موقعیت ویژه ژئوپلیتیک است؛ اشراف بر خلیج عدن، اشراف کامل و بیرقیب بر مهمترین تنگه راهبردی جهان (باب المندب)، اشراف کامل بر آبراه حساس دریای سرخ، تسلط بر کوههای راهبردی(مران) که از سواحل عدن آغاز و تا منطقه طائف در جنوب غرب کشیده میشود و نقطه اتصال خلیج فارس به آفریقا. بنابراین قدرت های بین المللی و بازیگران منطقه ای در راستای تامین منافع استراتژیک خود در این منطقه حساس، تحولات یمن را با دقت دنبال می کنند و در مواردی به طور مستقیم مداخله می نمایند.
تحرکات آغاز شده در مناطق جنوبی، می تواند بخشی از سناریوی جدیدی باشد که علیه یمن در حال اجراست و احتمالاً خروج رئیس جمهور سابق نیز بخشی از این سناریو است.
دومین هدف از استقرار منصور هادی در عدن، تشکیل گروه های مسلح مشابه «ارتش آزاد سوریه» در یمن است تا با ایجاد درگیری های نظامی، توان نظامی این جنبش را کاهش دهند تا در صحنه سیاسی امتیاز بیشتری کسب نمایند.
نگاهی به رسانه های سعودی و اسرائیلی و اظهارات برخی شیوخ قبابل وابسته به سعودی، طی روزهای اخیر این موضوع را تایید می کند.
بصیرت: آیا رفتن منصورهادی به جنوب بحث تجزیه یمن می باشد؟
توسلی: واضح است که تجزیه یمن در راستای منافع عربستان سعودی است زیرا ریاض قادر خواهد بود از عوامل و مزدوران خود در یمن حمایت بیشتری به عمل آورد و آن ها را در مقابل انصارالله تحریک نماید. به نظر می رسد یمن به صورت جدی در خطر تجزیه قرار دارد. اقلیتی وابسته به آل سعود که سال هاست عادت به تفوق بر اکثریت داشته اند، این بار می خواهند با تجزیه کشور، از انقلاب ملی یمن انتقام بگیرند. جامعه یمن وضعیتی قبیله ای و طائفی دارد و طوایف زیادی با گرایش های سیاسی متعدد در آن حضور دارند، انصارالله توانسته است بخش قابل توجهی از آن ها را با خود همراه کند، اما بازیگران منطقه ای به دنبال جدا کردن این جریانات از انصارالله هستند، یمن در گذشته دو نیمه بود؛ یمن جنوبی و شمالی و همچنان گرایش تجزیه طلبانه در یمن حس می شود.انصارالله به هیچ عنوان به تجزیه یمن رضایت نخواهد داد.
بصیرت: طرح شورای همکاری خلیج فارس در رابطه با یمن چیست؟ و چه وضعیتی در یمن خواهد داشت؟
توسلی: آغاز تحولات بیداری اسلامی در یمن و بحرین در سال 2011 در حقیقت به معنای آغاز زمین لرزه های سیاسی در منطقه حساس خلیج فارس بود که با قدرت زیادی کاخ های حکام این منطقه را به لرزه در آورده بود. بنابراین حکام عرب حاشیه خلیج فارس که در قالب شورای همکاری خلیج فارس متجلی می شوند دو طرح را در دستور کار خود قرار دادند: اولا در بحرین با توجه با عدم حضور معارضه مسلح و فقدان پل های ارتباطی انقلابیون با خارج از جزیره بحرین، ارسال نیروی نظامی در قالب «سپر جزیره» را اجرا کردند و هزاران نیروی نظامی کشورهای عربی با تجهیزات کامل نظامی بحرین را اشغال کردند که تا کنون ادامه دارد و جنایات زیادی طی سال های گذشته در این کشور مرتکب شده اند. اما در موضوع یمن تلاش کردند با اجرای یک طرح سیاسی، منافع خود را تامین کنند به همین دلیل در سوم آوریل2011 میلادی طرحی را ارائه نموده واجرا نمودند که مهمترین بند آن انتقال قدرت سیاسی از علی عبدالله صالح رئیس جمهور وقت یمن به معاونش منصور هادی بود ضمن این که علی عبدالله صالح را مصون از پیگیری قضایی اعلام کردند. چند ماه بعد از اعلام این طرح، در نوامبر2011 برخی از عناصر معارض با رژیم عبدالله صالح و رئیس جمهور وقت یمن در ریاض حاضر شدند وآن را امضا کردند و مقرر شد که روند انتقال سیاسی قدرت از طریق انتخابات دنبال شود و دولت وحدت ملی تشکیل شود و قانون اساسی جدید تدوین گردد که عملا اجرایی نشدند و منصور هادی سعی کرد بیش از پیش انقلابیون را از صحنه سیاسی حذف کند.
بصیرت: با توجه به این وضعیت، آیا نتایج کنفرانس گفتگوی ملی یمن عملی میشود و در روزهای آینده چه اتفاقی میافتد؟
توسلی: با توجه به این شرایط، پیش بینی وضعیت آینده عملا بسیار مشکل است، زیرا دو قطب سیاسی- امنیتی مقابل هم در یمن تشکیل شده است: قطب انصارالله در صنعا و قطب منصور هادی و ضد انقلابیون در عدن. انصارالله بر حمایت توده های مردمی تکیه دارد و تاکنون طی راهپیمایی های متعدد میزان محبوبیت خود در بین مردم را به رخ دیگران کشیده است. در مقابل نیز جریان ضدانقلاب است که بر حمایت های سیاسی، مالی، رسانه ای،امنیتی و نظامی شورای همکاری خلیج فارس،اتحادیه عرب، شورای امنیت، رژیم صهیونیستی، القاعده و گروه های تکفیری مانند داعش متکی است. انصارالله تلاش می کند سایر گروه ها و جریانات سیاسی را با خود همراه کند و مقدمات تشکیل نهادهای حکومتی با ترکیب جدید، تدوین قانون اساسی، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و... را فراهم کند./
با تشکر از جناب آقای توسلی که وقت خود را در اختیار سایت بصیرت قرار دادند.
امروز مقاومت اسلامی رود خروشان است(مصاحبه - رسانه های مکتوب )
حسین توسلی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار کورنگ: امروز مقاومت اسلامی تنها سدی در برابر خواسته های غرب نیست بلکه خود رود خروشانی است که تمام خار و خاشاک های مسیر آزادی و دمکراسی واقعی در منطقه را از سطح منطقه پاک خواهد کرد.
دیپلمات کشورمان در لبنان در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار کورنگوقایع سوریه را در سه سال اخیر باعث تاسف و تاثر دانست و گفت: در جریان حوادث سوریه کسانی در مقابل مردم و ارتش سوریه قرار گرفتند، که ادعای دفاع از اسلام را داشتند.
توسلی تکفیری های سوریه را آلت دست سرویسهای امنیتی عربی و غربی دانست و گفت: آنان با اعتقاد خدمت به اسلام وارد سوریه شدند و مردم بی دفاع را به نام جهاد در راه خدا قتل عام کردند.
وی تروریستهای سوریه را مزدوران دولت های مرتجع عربی و دولت های زیاده طلب غربی دانست و گفت: نابودی سوریه برای تروریستهای سوریه و بویژه اتباع خارجی آنان مهم نیست.
این کارشناس مسائل سیاسی ملت سوریه را ملتی آگاه و هوشیار دانست و گفت: ملت سوریه با هوشیاری خود متوجه توطئه های دشمنان داخلی و خارجی خود و تروریستهای تکفیری شدند.
وی با بیان اینکه شرایط جهان امروز و منطقه غرب آسیا تغییر کرده است و ملت ها بیدار شده اند گفت: دیگر غربی ها نمی توانند بدون کسب نظر کشورهای مهم منطقه خصوصا جمهوری اسلامی ایران، برای منطقه تصمیم بگیرند.
امروز مفهوم و معنای «قدرت» درعرصه بین الملل تغییر کرده است
حسین توسلی در بخشی از سخنان خود به بحث "قدرت" در مسائل سیاسی پرداخت و گفت: در دهه های اخیر بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مفهوم و معنای «قدرت» در عرصه بین الملل تغییر کرده است .
توسلی با بیان اینکه توانمندی های نظامی تنها بخشی از معادله قدرت در جهان امروز است، افزود: امروز دیگر ناوهای هواپیما بر و هواپیماهای جنگنده بمب افکن به تنهایی تعیین کننده میدان نبرد نیستند.
وی مفهوم قدرت را در عرصه های مختلف از جمله نظامی و سیاسی عنوان کرد و گفت: امروزه متغیرهای جدید مانند افکار عمومی، مقاومت، دفاع از هویت ملی و ارزشهای ملی و دینی در قدرت کشورها و ملت ها تاثیر مستقیم دارد.
ایشان نیروی انسانی بدون پایبند به این متغیرها را نیرویی سست و بی ارزش دانست و گفت: چنین نیرویی نمی تواند در برابر تهاجم دشمن مقاومت کند.
کسانی توانایی مقاومت در برابر دشمن را دارند که به ارزشها پایبند باشند
حسین توسلی خیانت برخی عوامل سست عنصر خودی را باعث قوی تر شدن جبهه دشمن دانست و گفت: کسانی توانایی مقاومت در برابر دشمن را دارند که به ارزشها پایبند باشند.
وی جنگ هشت ساله تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران، اشغال عراق در سال 2003 ، جنگ 2006 لبنان و رژیم صهیونیستی و 2008 غزه را بیانگر نمونه هایی از این واقعیت دانست و گفت: در جنگ 8ساله تمام دنیا در کنار صدام قرار گرفتند و از هیچ کمکی به این رژیم خودداری نکردند، «پترودلار» های کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تا جنگنده های بمب افکن آمریکایی و فرانسوی و شوروی و سلاحهای شیمیایی آلمان تا ارسال اطلاعات مهم امنیتی از زیرساختهای کشور توسط سرویسهای جاسوسی داخلی و خارجی همه برای شکست ایران بسیج شدند اما این اتفاق رخ نداد.
این کارشناس مسائل سیاسی در بخش دیگر سخنان خود به ماجرای اشغال عراق از سوی دولت آمریکا و متحدانش پرداخت و گفت: صدام به دلیل اقدامات ضد بشری خود در عراق دیگر جایگاهی نداشت و آمریکاییها هم با استقبال مردم عراق وارد این کشور شدند اما بعد از مدتی دیگر واژه «فاتح » را شامل نمی شدند بلکه اکنون «اشغالگر» تلقی شدند ونهایتا بعد از 9سال اشغال نتوانستند مقاومت کنند واز عراق خارج شدند.
وی به جنگ سال 2006 لبنان و رژیم جعلی صهیونیستی نیز پرداخت و گفت: یک گروه شیعه که مولود انقلاب اسلامی ایران و تربیت شده مکتب امام خمینی (ره) هستند، در یک جنگ نا برابر 33 روزه توانست در مقابل یکی از ارتشهای قدرتمند منطقه مقاومت کند ونهایتا پیروز از میدان خارج شود.
دیپلمات ایران در لبنان پیروزی مردم غزه در جنگ سال 2008 را نمونه دیگر این پیروزی ها دانست و گفت: در بحث سوریه نیز دشمنان با تمام امکانات سیاسی، لجستیکی، امنیتی، مالی و رسانه ای غربی ها و دولت ها مرتجع عربی برای سرنگون کردن دولت سوریه بسیج شدند، اما نهایتاً شکست خوردند.
وی افزود: مفتیان وهابی سعودی با فریب دهها هزار جوان، آنان را به داخل خاک سوریه کشاندند تا به زعم خود جهاد کنند اما این جهادیون، بنام «الله» سر کودکان و زنان را بریدند و نتیجه آن شد که حتی آوارگانی که در نتیجه جنگ آواره شده بودند واین گونه تصور می شد که همه دشمن دولت سوریه هستند در انتخابات به نفع او رای دادند.
حسین توسلی با بیان اینکه حداقل دمکراسی در سوریه وجود داشت، به دولت های مرتجع عربی اشاره کرد و گفت: کسانی در سوریه به دنبال ایجاد دمکراسی هستند که تاکنون مردمشان «برگ رای » ندیده اند.
نهادهای بین المللی آلت دست دولت های غربی هستند
حسین توسلی شورای امنیت، صندوق بین المللی پول و سایر نهادهای بین المللی را آلت دست دولت های غربی دانست و گفت: آمریکا و کشورهای غربی با سوء استفاده از شرایط بعد از جنگ جهانی دوم توانستند نهادهای بین المللی مورد دلخواه خود را ایجاد کرده و آنها را در اختیار خود بگیرند و به استثمار سایر ملتها بپردازند.
بررسی اعتراضات درون حاکمیتی در عربستان(مصاحبه - رسانه های مکتوب )
بعد از روی کارآمدن ملک سلمان و حمله نظامی عربستان به یمن، عربستان سعودی دستخوش برخی تحولات شده است، از جمله آنها می توان به تغییر ناگهانی ولیعهد و وزیر خارجه این کشور را اشاره کرد در این زمینه پایگاه "بصیرت"در گفت و گو با فتح الله توسلی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا به بررسی اعتراضات درون حاکمیتی در عربستان سعودی پرداخته است.
به نظر شما مهم ترین دلایل تغییر و تحول در عربستان چه بوده است؟
مدتها قبل از مرگ عبدالله، تحلیلگران مسائل منطقه ای پیش بینی می کردند که ستاره اقبال محمد بن نایف برای کسب قدرت پادشاهی به دلیل خوش رقصی های وی به عنوان وزیر کشور و همکاری نزدیکش با سرویس های امنیتی آمریکا بلند است و فرد موردنظر غرب برای حکومت در سرزمین نفت و دلار، محمد بن نایف است، اما دراین میان «مقرن» شخص مهمی بود که سالها ریاست دستگاه امنیتی کشور را در دست داشت و جایگاه برجسته ای در خانواده آل سعود دارا بود.
اولین اقدام باید خلاص شدن از شر وی و متعب بن عبدالله(فرزند ملک عبدالله و رئیس ارتش ملی موسوم به حرس وطنی) و چند شخصیت دیگر مانند التویجری بود اما ملک سلمان دنبال این بود که به هر طریق ممکن فرزند خود محمد بن سلمان را هم به هرم قدرت نزدیک کند، لذا بعد از مرگ عبدالله مهم ترین تحولی که طی ماه های اخیر صورت گرفته، انقلاب سفیدی است که ملک سلمان انجام داد و به صورت سریع شاهزاده مقرن ولیعهد خود را که فقط چند ماه از انتصاب وی به عنوان ولیعهد می گذشت را کنار گذاشت تا شرایط لازم برای حضور فرزند خود محمد بن سلمان که کمتر از30سال سن دارد را برای آینده حکومت در مملکت خانوادگی آل سعود فراهم نماید.
محمد بن سلمان نیز تلاش کرد با حمله به یمن و فرماندهی عملیات (به عنوان وزیر دفاع) شایستگی ها و توانمندی های خود(به زعم خودش و پدرش) را به رخ دیگران بکشد تا ملک سلمان کمتر مورد انتقاد سایر خانواده های آل سعود مانند خانواده طلال، فهد، خالد، سلطان و ... قرار بگیرد.
مهم ترین پیامدهای این تحولات بر آینده عربستان چیست؟
ملک سلمان در کمتر از چند ساعت بعد از مرگ عبدالله چندین حکم صادرکرد و بعد از چند ماه به یکباره پنجاه حکم جدید دیگر صادر نمود که شامل انتخاب ولیعهد و وزیر خارجه بود.
ورود نسل جوان و جدید به قدرت(محمد بن نایف و محمد بن سلمان) اگر چه توانست بخشی از جامعه جوان این کشور را با حکومت همراه کند اما دو مشکل اساسی دراین بین وجود دارد :
1- تعداد زیادی از شاهزاده های سعودی که تحصیلات و سوابق بهتر و بیشتری از محمد بن سلمان دارند در ساختار جدید قدرت و خصوص در راس هرم نادیده گرفته شده اند و این موضوع مورد انتقاد این افراد می باشد و اختلافات دراین زمینه جدی است اما ماهیت و ساختار مشابه فراماسونری هیات حاکمه مانع از انتشار این انتقادات می شود، لکن این وضعیت در میان مدت و بلند مدت استمرار نخواهد داشت.
2- حدود 20میلیون جمعیت اصلی سعودی که اتباع این کشور را شامل می شوند تاکنون لذت حضور در قدرت و دمکراسی و انتخابات را نچشیده اند و همواره افرادی از یک خانواده بر سرنوشت آن ها حاکم بوده اند و برای آنان حکومت کرده اند. با گسترش آگاهی های عمومی درنتیجه افزایش رسانه های ارتباط جمعی، اکنون این جامعه خاموش درحال تحرک(هرچند اندک و آهسته) است و با استمرار این وضعیت، انتظار می رود اعتراضات درون حاکمیتی(بین خانواده آل سعود) و درون کشوری(بین مردم و حاکمیت) افزایش یابد.
نکته مهم دیگر این است که عربستان سعودی بازنده اصلی تحولات اخیر در منطقه بوده است و اقدام و جنایات اخیرش در یمن وجهه این کشور را در بین مردم یکی از مهمترین همسایگانش با بیش از2000 کیلو متر مرز مشترک و تاریخی سراسر موفقیت درقبال سعودی طی جنگهای شش گانه سالیان گذشته تخریب نموده و اکنون نه تنها مردم این کشور به ریاض به عنوان همسایه نمی نگرند بلکه حاکمان آل سعود را قاتل فرزندان خود و تخریب کننده کشورشان می دانند. این وضعیت در عراق و سوریه نیز حاکم است و اکثریت قریب به اتفاق مردم بحرین نیز عربستان را اشغالگر کشورشان و مانع اصلی تحقق خواسته های خود تلقی می کنند.
در خبرها آمده بود که پادشاه عربستان به دلیل ترس از کودتا، سفر خود را به واشنگتن را لغو کرد و همچنین آمده بود عربستان تا 30 اردیبهشت، شیخ نمر را اعدام می کند این تحولات تا چه اندازه می تواند متاثر از حمله عربستان به یمن باشد و تاثیر آن بر آینده این کشور چیست؟
شاید نگرانی از احتمال وقوع برخی حوادث در داخل عربستان در عدم حضور ملک سلمان در آمریکا موثر باشد اما به نظرم مهم ترین عامل دراین زمینه این است که آمریکا بعد از کشف نفت موسوم به «نفت صخره ای» و فناوری های جدید و سوختهای جایگزین به جای نفت دیگر مانند قبل توجهی به کشورهای نفت خیز عربستان سعودی ندارد و دنبال شریک مطمئن و با قدرت در منطقه است که کشورهای عربی فاقد شاخصه های اصلی آن هستند لذا با حکام عرب به صورت تحکمی برخورد می کند و دعوت آنها به کمپ دیوید(محل معروف توافق ننگین کمپ دیوید)برای حکام عرب تحقیر آمیز است و این درحالی است که آمریکا بر ادامه مذاکره با جمهوری اسلامی ایران علیرغم میل اعراب ادامه می دهد و نمی خواهد منافع راهبردی خود را فدای خواست کشورهای عربی نماید ضمن اینکه به کشورهای عربی برای خرید تسلیحات خود و اجرای برخی سیاستهایش در منطقه نیاز دارد. وضعیت کشورهای عربی به شکلی است که چه دراین نشست حاضر شوند و چه حاضر نشوند، بازنده هستند زیرا از نظر اوباما دیگر حنای توجیهات قبلی این حکام درخصوص دشمنی ایران و نقش ایران در بی ثباتی در منطقه و.. رنگی ندارد و مشکل اصلی این کشورها نحوه تعاملشان با مردم و ساختار سیاسی و مذهبی افراطی آنهاست که مولد تروریسم و افراط گرایی هستند . حکام عربی که در کمپ دیوید حاضر نشدند بعد از اوباما عذرخواهی خواهند کرد همانطور که ملک سلمان بعد از اعزام ولیعهد خود بلافاصله با اوباما تماس گرفت تا از شدت عصبانیت عمو سام بکاهد!.
تحولات سوریه(مصاحبه - رسانه های مکتوب )
دیپلمات کشورمان در لبنان در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار کورنگوقایع سوریه را در سه سال اخیر باعث تاسف و تاثر دانست و گفت: در جریان حوادث سوریه کسانی در مقابل مردم و ارتش سوریه قرار گرفتند، که ادعای دفاع از اسلام را داشتند.
توسلی تکفیری های سوریه را آلت دست سرویسهای امنیتی عربی و غربی دانست و گفت: آنان با اعتقاد خدمت به اسلام وارد سوریه شدند و مردم بی دفاع را به نام جهاد در راه خدا قتل عام کردند.
وی تروریستهای سوریه را مزدوران دولت های مرتجع عربی و دولت های زیاده طلب غربی دانست و گفت: نابودی سوریه برای تروریستهای سوریه و بویژه اتباع خارجی آنان مهم نیست.
این کارشناس مسائل سیاسی ملت سوریه را ملتی آگاه و هوشیار دانست و گفت: ملت سوریه با هوشیاری خود متوجه توطئه های دشمنان داخلی و خارجی خود و تروریستهای تکفیری شدند.
وی با بیان اینکه شرایط جهان امروز و منطقه غرب آسیا تغییر کرده است و ملت ها بیدار شده اند گفت: دیگر غربی ها نمی توانند بدون کسب نظر کشورهای مهم منطقه خصوصا جمهوری اسلامی ایران، برای منطقه تصمیم بگیرند.
امروز مفهوم و معنای «قدرت» درعرصه بین الملل تغییر کرده است
حسین توسلی در بخشی از سخنان خود به بحث "قدرت" در مسائل سیاسی پرداخت و گفت: در دهه های اخیر بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، مفهوم و معنای «قدرت» در عرصه بین الملل تغییر کرده است .
توسلی با بیان اینکه توانمندی های نظامی تنها بخشی از معادله قدرت در جهان امروز است، افزود: امروز دیگر ناوهای هواپیما بر و هواپیماهای جنگنده بمب افکن به تنهایی تعیین کننده میدان نبرد نیستند.
وی مفهوم قدرت را در عرصه های مختلف از جمله نظامی و سیاسی عنوان کرد و گفت: امروزه متغیرهای جدید مانند افکار عمومی، مقاومت، دفاع از هویت ملی و ارزشهای ملی و دینی در قدرت کشورها و ملت ها تاثیر مستقیم دارد.
ایشان نیروی انسانی بدون پایبند به این متغیرها را نیرویی سست و بی ارزش دانست و گفت: چنین نیرویی نمی تواند در برابر تهاجم دشمن مقاومت کند.
کسانی توانایی مقاومت در برابر دشمن را دارند که به ارزشها پایبند باشند
حسین توسلی خیانت برخی عوامل سست عنصر خودی را باعث قوی تر شدن جبهه دشمن دانست و گفت: کسانی توانایی مقاومت در برابر دشمن را دارند که به ارزشها پایبند باشند.
وی جنگ هشت ساله تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران، اشغال عراق در سال 2003 ، جنگ 2006 لبنان و رژیم صهیونیستی و 2008 غزه را بیانگر نمونه هایی از این واقعیت دانست و گفت: در جنگ 8ساله تمام دنیا در کنار صدام قرار گرفتند و از هیچ کمکی به این رژیم خودداری نکردند، «پترودلار» های کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تا جنگنده های بمب افکن آمریکایی و فرانسوی و شوروی و سلاحهای شیمیایی آلمان تا ارسال اطلاعات مهم امنیتی از زیرساختهای کشور توسط سرویسهای جاسوسی داخلی و خارجی همه برای شکست ایران بسیج شدند اما این اتفاق رخ نداد.
این کارشناس مسائل سیاسی در بخش دیگر سخنان خود به ماجرای اشغال عراق از سوی دولت آمریکا و متحدانش پرداخت و گفت: صدام به دلیل اقدامات ضد بشری خود در عراق دیگر جایگاهی نداشت و آمریکاییها هم با استقبال مردم عراق وارد این کشور شدند اما بعد از مدتی دیگر واژه «فاتح » را شامل نمی شدند بلکه اکنون «اشغالگر» تلقی شدند ونهایتا بعد از 9سال اشغال نتوانستند مقاومت کنند واز عراق خارج شدند.
وی به جنگ سال 2006 لبنان و رژیم جعلی صهیونیستی نیز پرداخت و گفت: یک گروه شیعه که مولود انقلاب اسلامی ایران و تربیت شده مکتب امام خمینی (ره) هستند، در یک جنگ نا برابر 33 روزه توانست در مقابل یکی از ارتشهای قدرتمند منطقه مقاومت کند ونهایتا پیروز از میدان خارج شود.
دیپلمات ایران در لبنان پیروزی مردم غزه در جنگ سال 2008 را نمونه دیگر این پیروزی ها دانست و گفت: در بحث سوریه نیز دشمنان با تمام امکانات سیاسی، لجستیکی، امنیتی، مالی و رسانه ای غربی ها و دولت ها مرتجع عربی برای سرنگون کردن دولت سوریه بسیج شدند، اما نهایتاً شکست خوردند.
وی افزود: مفتیان وهابی سعودی با فریب دهها هزار جوان، آنان را به داخل خاک سوریه کشاندند تا به زعم خود جهاد کنند اما این جهادیون، بنام «الله» سر کودکان و زنان را بریدند و نتیجه آن شد که حتی آوارگانی که در نتیجه جنگ آواره شده بودند واین گونه تصور می شد که همه دشمن دولت سوریه هستند در انتخابات به نفع او رای دادند.
حسین توسلی با بیان اینکه حداقل دمکراسی در سوریه وجود داشت، به دولت های مرتجع عربی اشاره کرد و گفت: کسانی در سوریه به دنبال ایجاد دمکراسی هستند که تاکنون مردمشان «برگ رای » ندیده اند.
نهادهای بین المللی آلت دست دولت های غربی هستند
حسین توسلی شورای امنیت، صندوق بین المللی پول و سایر نهادهای بین المللی را آلت دست دولت های غربی دانست و گفت: آمریکا و کشورهای غربی با سوء استفاده از شرایط بعد از جنگ جهانی دوم توانستند نهادهای بین المللی مورد دلخواه خود را ایجاد کرده و آنها را در اختیار خود بگیرند و به استثمار سایر ملتها بپردازند.