18 اسفند 1387

نگاهی به دو اقدام موریتانی و مغرب(یادداشت - مسائل راهبردی )

يادداشت ميهمان: فتح‌الله توسلي نگاهي به دو اقدام موريتاني و مغرب؛ پايان يك خطا و آغاز يك اشتباه خبرگزاري فارس: در روزهاي گذشته شاهد اتخاذ و عملياتي كردن دو موضع از سوي دو كشور عربي، يكي مغرب و ديگري موريتاني بوديم كه يكي در راستاي وحدت بيشتر جهان اسلام و ديگري در راستاي تلاش‌هاي اختلاف‌افكنانه صهيونيسم بين‌الملل در جهان اسلام صورت گرفته‌اند. 1- روز گذشته تقريبا بصورت همزمان دو اقدام مهم از جانب دو كشور عربي در صحنه سياسي و بين المللي انجام گرفت. در آن سوي آفريقا موريتاني پس از 10سال ارتباط رسمي با اسرائيل رسما به ديپلمات‌ها و اعضاي نمايندگي رژيم صهيونيستي در آن كشور دو روز مهلت داد كه خاك آن كشور را ترك كنند و پرچم رژيم صهيونيستي در پايتخت يك كشور عربي به پايين آورده شد و اين تعهدي بود كه موريتاني در اجلاس دوحه و در جريان جنگ غزه داده بود. زيرا حدود يك‌ماه پيش موريتاني اعلام كرد روابط خود را با رژيم صهيونيستي به حال تعليق در مي‌آورد. وزير اطلاع رساني موريتاني در اين خصوص گفت: اين اقدام در اجراي موضعي بود كه ما در اجلاس دوحه اتخاذ كرده بوديم و به اسرائيل اعلام كرديم كه اين موضع اكنون اجرا مي‌شود. رهبران موريتاني با اين اقدام به خوبي به تقاضاي صدها هزارنفر از مردم اين كشور كه در اعتراض به جنايات رژيم صهيونيستي در غزه به خيابان‌ها ريخته و تظاهرات كردند پاسخ داد و نيز به خوبي مي‌دانند كه چيزي كه باعث شكست كودتاي نظامي معاويه ولد الطايع رئيس جمهور اسبق اين كشور شد علاوه بر دلايل ديگر به دليل نزديكي‌اش به اسرائيل بود و بدون شك اين اقدام محمد عبدالعزيز رئيس جمهور موريتاني موجب محبوبيت بيشتر وي در جامعه خواهد بود اگر چه قطعا صهيونيسم بين الملل و آمريكا نيز قطعا از اين اقدام ناخشنود هستند و ممكن است به منافع اين كشور در دنيا آسيب برسانند اما رهبري موريتاني با درك صحيح از تحولات به اين نتيجه رسيده كه برقراري ارتباط با يك كشور تروريست و ظالم از ابتدا اشتباه بوده و اكنون در جهت تصحيح آن بر آمده است. موضع وزارت خارجه رژيم صهيونيستي در اين خصوص قابل توجه است. روزنامه الشرق الاوسط به نقل از يك مقام اسرائيلي اين موضع گيري موريتانيا را به سفر آينده معمر قذافي به نواكشوط پايتخت موريتاني ارتباط داد و گفت: اين دو كشور مي‌خواهند فقط نشان بدهند كه قوي هستند! اين اظهارنظر توهيني به مسلمانان و توان و قدرت آنها در صحنه بين المللي است كه متاسفانه رسانه‌هاي عربي و اسلامي به آن نپرداختند. 2- در طرف ديگر مغرب به عنوان يك كشور عربي ديگر در يك اقدام غير قابل توجيه اعلام كرد روابط خود را با جمهوري اسلامي ايران قطع مي‌كند و چنين توجيه كرد كه اين اقدام به چند دليل صورت گرفته است: فراخواني كاردار سفارت مغرب به وزارت خارجه و درخواست توضيح درباره موضع آن كشور درجريان موضوع بحرين و جنجال‌هاي بعدي عليه جمهوري اسلامي ايران و اعلام حمايت مغرب از بحرين و دوم تلاش ايران براي گسترش شيعه در كشورهاي عربي از جمله مغرب! اقدام مغرب با توجه به توجيهاتي كه از جانب دولت اين كشور اعلام شده است به هيچ عنوان با عرف ديپلماتيك منطبق نيست و اگر اين كشور آنگونه كه در بيانيه وزارت خارجه آمده است به اقدامات شخص خاصي در نمايندگي ج.ا.ا در آن كشور اعتراض داشت مي‌توانست به صورت ديپلماتيك و رسمي از ايران بخواهد كه فرد ديگري را بجاي وي معرفي كنند يا به ايشان تذكر بدهند اما به نظر مي‌رسد اين اقدام بيشتر به دليل فشارهاي وارده از جانب رژيم صهيونيستي و آمريكا به برخي كشورهاي عربي براي فاصله گرفتن از جمهوري اسلامي ايران و وابستگي بيشتر به غرب صورت مي‌گيرد. انتظار هر مسلمان متعهدي در شرايط فعلي جهان اسلام اين بود كه با توجه به تحولات جاري در صحنه بين المللي، دولتمردان و حكام عرب همگام با مردم خود سياست وحدت را در پيش مي‌گرفتند نه اينكه با آهنگي همراهي كنند كه رهبر اكستر آن صهيونيست‌ها و مخالفين وحدت اسلامي هستند. اي كاش رهبر مغرب كه مردم اين كشور او را امير مؤمنان! خطابش مي‌كنند موضعي در مقابل حكم دادگاه بين المللي براي يك كشور عربي آن هم در آفريقا مي‌گرفت و همگام با رئيس مجلس جمهوري اسلامي ايران كه همراه بيش از 50 شخصيت سياسي و مقاومت براي اعلام حمايت از عمر البشير به سودان رفته‌اند، اقدامي براي دلگرمي يك رهبر عربي انجام مي‌داد. يا اينكه با جهان اسلام و مقاومت فلسطيني در محكوميت رژيم صهيونيستي و جنايات جنگ غزه با موريتاني همراهي مي‌كرد و عزت را از آن خود مي‌كرد. از طرف ديگر مذهب شيعه چيزي نيست كه ساخته ايران باشد و ايران بخواهد يا بتواند با زور آن را ترويج كند. اين مردم و مسلمانان هستند كه با مطالعه مذاهب مختلف و پيگيري تحولات بين المللي گرايش خاصي به يك مذهب خاص پيدا مي‌كنند. براي جمهوري اسلامي ايران شيعه بودن يا سني بودن تفاوتي ندارد و تمام توان كشور در خدمت ايجاد وحدت اسلامي در بين كشورهاي مسلمان بوده و راهبرد اساسي كشور در اين خصوص است و ايران كشوري است كه معتقدان به تمام مذاهب مختلف از جمله شيعه و سني در كنار هم قرن‌هاست كه در آن در كنار هم زندگي مي‌كنند و نمايندگان اقليت‌هاي كشور نيز در مجلس حضور دارند و از فعال‌ترين نمايندگان هستند. از سوي ديگر اگر برخي از كشورهاي عربي به دنبال تشكيل ائتلاف ضد ايراني هستند بايد بدانند كه چنين ائتلافي به دليل عدم همراهي ملل مسلمان قابل تشكيل نيست و در صورت تشكيل هم اجرايي نخواهد شد و تاثيري در پيشرفت و توسعه ايران به عنوان يك كشور مسلمان قدرتمند و مبتني بر دمكراسي و مردم سالاري نخواهد داشت و به مغرب و ساير كشورهايي كه در ماه‌هاي اخير تلاش مي‌كنند موجبات رضايت آمريكا و صهيونيست‌ها را فراهم كنند توصيه مي‌كنيم با خطا آغاز نكنند تا در آينده بخواهند آن را تصحيح كنند. فتح‌الله توسلي: كارشناس مسائل خاورميانه

19:4

(0)


13 اسفند 1387

تاملی در نشست شرکت کنندگان در نشست شرم الشیخ(یادداشت - مسائل راهبردی )

تاملي در نيات شركت‌كنندگان در نشست شرم‌الشيخ يادداشت - سياست خارجي شماره : 8712121917 87/12/13 - 00:09 يادداشت ميهمان: فتح‌الله توسلي تاملي در نيات شركت‌كنندگان در نشست شرم‌الشيخ خبرگزاري فارس: تركيب شركت‌كنندگان در نشست ديروز شرم‌الشيخ كه تحت عنوان بازسازي غزه برگزار شد نشان از آن دارد كه اين نشست بيش از آنكه بازسازي غزه را مدنظر داشته باشد نشستي با اهداف سياسي برخي كشورهاي عرب و دولت‌هاي غربي بود. بالاخره بعد از مدت‌ها رفت و آمد ديپلماتيك علني و سري مسئولان اسرائيلي، غربي و عربي به مصر و ديدار با عمرسليمان رئيس سرويس اطلاعاتي مصر و حسني مبارك رئيس جمهور مصر براي اتفاقات جنگ غزه و تلاش براي محدود كردن بيشتر جنبش حماس، نشست بين‌المللي موسوم به بازسازي غزه با حضور نمايندگان بيش از 70 كشور جهان از جمله هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا و سازمان‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي رسما كار خود را در منطقه خوش آب و هوا و تفريحي شرم الشيخ كه محل اجلاس‌هاي بين المللي است آغاز كرد. علاوه بر هيلاري كلينتون، خاوير سولانا مسئول روابط خارجي اتحاديه اروپا و وزاري خارجه انگليس، آلمان، ايتاليا، چك، دانمارك و وزراي خارجه چند كشور عربي از جمله عربستان سعودي حضور خواهند داشت. در اين زمينه مسائل و سؤالات مهمي وجود دارد: 1- اگر چه اجلاس غزه تحت عنوان بازسازي غزه عنوان شده است اما مقامات شركت كننده در اين اجلاس بيشتر سياسي هستند تا اقتصادي و اين مسئله نشان مي‌دهد كه اهداف اين نشست بيش از آنكه اقتصادي باشد، سياسي است. 2- به نظر مي‌رسد همه تلاش‌ها بر اين است كه حماس به عنوان نماينده قانوني مردم غزه كه در جريان جنگ 22 روزه نيز در مقابل اسرائيل قرار داشت از صحنه سياسي حذف و كمك‌هايي كه قراراست تحت عنوان بازسازي غزه ارائه شود صرفا از طريق عباس ابومازن و حكومت خودگردان صورت پذيرد، اين در حالي است كه حماس درخواست نموده كه سازمان ملل مسئوليت بازسازي را برعهده بگيرد. پيام اين اقدام به حماس و گروه‌هاي مقاومت روشن است و آن اينكه اگر دنبال دريافت اين كمك‌ها و بازسازي مناطقي هستيد كه اسرائيل نابود كرده است، راهش مسيري است كه عباس ابومازن رفته است! و هيلاري كلينتون صراحتا گفت كه موضع دولت آمريكا درباره حماس بستگي به سه شرط دارد: شناسايي اسرائيل، پايان مقاومت مسلحانه و پذيرش توافقات صورت گرفته بين عباس ابومازن و اسرائيل. 3- شش مقام عاليرتبه اروپايي يعني گوردون براون نخست وزير انگليس، نيكلا ساركوزي رئيس جمهور فرانسه، آنجلا مركل صدراعظم آلمان، سيلويو برلوسكوني نخست وزير ايتاليا، لوئيس زاپاترو نخست وزير اسپانيا و مايرك توپولانيك نخست وزير چك اخيرا در نشستي تعهد كردند كه امكانات و تجهيزات لازم براي كنترل مرز غزه را با كمك مصر و آمريكا در اختيار رژيم صهيونيستي قرار دهند. ايهود اولمرت هم اعلام كرد كه نامه‌اي را از اتحاديه اروپا دريافت نموده كه رهبران اروپايي قول داده‌اند مانع از قاچاق سلاح به غزه خواهند شد و اكنون همين كشورها براي كمك به غزه در شرم الشيخ حضور بهم رسانده‌اند! 4- توني بلر نخست وزير سابق انگليس در ديدار روز گذشته خود از غزه و در يك مدرسه كه توسط اسرائيل تخريب شده گفت: اينها مردمي هستند كه لازم است از اين به بعد كانون تمام توجه ما براي صلح باشند. مشخص نيست كه تاكنون كانون توجه غرب براي صلح چه بوده است؟ و آيا مي‌شود به توني بلر اعتماد كرد؟ 5- البته اقدام غربي‌ها و اسرائيل و برخي كشورهاي عربي براي محدود كردن حماس درست از زمان آغاز آتش‌بس در غزه صورت گرفت و هيچكدام از مسئولان غربي و سازما‌ن‌هاي بين المللي حتي بان كي مون دبيركل سازمان ملل، سولانا و توني بلر كه براي مشاهده ميزان خرابي‌هاي غزه به اين منطقه رفتند حاضر به ملاقات با مسئولين حماس نشدند. بان كي مون دبيركل سازمان ملل از كشورهاي عرب خواست بر محور عباس ابومازن براي كمك به بازسازي غزه متحد شوند و اعلام كرد كه با وجود اختلاف عربي در اين خصوص هيچ تضميني وجود ندارد كه چنين جنگي دوباره رخ ندهد! 6- اكنون سوال اينجاست حال كه حماس در اين اجلاس غايب است چرا اسرائيل در آن حاضر نشده است؟ و چگونه است كه سازمان‌هاي بين‌المللي توانستند دولت عراق را به خاطر حمله به كويت تحت فشار قرار دهند و سهمي از درآمدهاي نفتي اين كشور را كه حق مردم عراق است را جدا نموده و به حساب كويت واريز نمايند - كه تاكنون حدود 14 ميليارد دلار از درآمدهاي نفتي عراق به كويت داده شده است - اما اسرائيل كه عامل اصلي تخريب زيرساخت‌هاي اساسي غزه است و حتي ساختمان‌ها و دفاتر مربوط به سازمان ملل در غزه را نابود كرده است نبايد تاوان اين خسارت و يا حداقل بخشي از آن را بپردازد؟ آيا نبايد اسرائيل مسئوليت اين اقدام خود را بپذيرد؟ چه كسي مسئول شهادت بيش از 1300 انسان بيگناه و زخمي شدن 5000 نفر ديگر از جمله كودكان و بي‌خانماني صد هزار نفر ديگر است؟ 7- سوال مهم ديگر اين است كه ساختمان‌ها و زيرساخت‌هاي غزه چگونه قرار است بازسازي شوند در حالي كه رژيم صهيونيستي حتي از ورود مصالح ساختماني مانند سيمان، گچ، آهن آلات، سيم هاي كابل، آلومينيم، شيشه و ... هم به نوار غزه ممانعت مي كند؟! براساس اطلاعاتي كه روزنامه صهيونيستي هاآرتص اخيرا فاش كرد اسرائيل از سازمان ملل و ساير گروه‌هاي كمك كننده خواسته است فهرست كامل كالاها و افرادي كه قرار است براي بازسازي غزه وارد فلسطين شوند را اعلام نمايند! و صراحتا به آنها اعلام نموده كه اين فهرست، فهرستي طولاني خواهد بود. به هر حال به نظر مي‌رسد اهداف اين نشست فراتر از يك نشست اقتصادي براي كمك جهت بازسازي غزه است بلكه در اين اجلاس قرار است چهره برخي از كشورهايي كه در جريان جنگ غزه به شدت تيره و چركين شده است با وعده كمك به بازسازي خرابي‌هاي غزه شسته شود و شايد پروژه‌هاي ديگري براي خاورميانه تدوين گردد. فتح‌الله توسلي كارشناس مسائل خاورميانه

19:6

(0)


[ 1 ] [ 2 ]